دانستن این که چه رفتارهایی طلاق آفرین است، می تواند راهی باشد برای از بین رفتن بنیان خانواده

آزمایش های گاتمن

دارا و الیور در آزمایشگاه نشسته اند. هر دو اواخر دوران ۲۰ سالگی خود را می گذرانند. آنها داوطلب شده اند که در بررسی من ]گاتمن[ روی زوج هایی که به تازگی ازدواج کرده اند، شرکت کنند. در این بررسی گسترده، ۱۳۰ زوج پذیرفتند که نه تنها زندگی زناشویی خود را زیر ذره بین بگذارند، بلکه شرایط خود را جلوی دوربین فیل مبرداری قرار دهند. دارا و اولیور در شمار ۵۰ زوجی بودند که روی رفتارشان دقیق شدیم. پیش بینی من درباره طلاق به استناد علم و اطلاعاتی است که در جریان این پژوهش به دست آوردهام.

دارا و الیور می گویند زندگی پر تلاش و پرتقلایی دارند، اما خوشبخت هستند. زن در یک دوره شبانه پرستاری درس می خواند و مرد همه روزه ساعات طولانی به عنوان یک برنامه نویس کامپیوتر کار می کند. مانند بسیاری از زوج ها، چه آنهایی که از ازدواجشان راضی هستند و یا آنهایی که کارشان به طلاق میکشد، دارا و الیور می گویند که ازدواجشان عالی و صد در صد بی عیب و نقص نیست. اما می گویند که یکدیگر را دوست دارند و متعهدند که برای در کنار هم بودن ارزش قائل باشند.
 

آزمایش بر روی زوج ها

از آنها می خواهم به مدت پانزده دقیقه در آزمایشگاه یکی از اختلافات خود را حل و فصل کنند. در تمام این مدت از آنها فیلم می گیرم. وقتی با هم حرف می زنند، دستگاه هایی روی بدنشان قرار دارد که میزان استرس درون آنها اندازه میگیرد. ضربان قلبشان هم اندازه گیری میشود.

انتظار دارم که صحبتشان دست کم تا اندازه ای منفی باشد. به هر صورت، از آنها خواسته ام که با هم مشاجره کنند. در حالی که بعضی از زوجها میتوانند با کلماتی که نشان از درک متقابل بدهد با هم حرف بزنند، در اغلب موارد تنشی بروز می کند. دارا و اولیور هم استثنایی بر این قاعده نیستند. دارا معتقد است که اولیور به اندازه کافی در خانه کار انجام نمیدهد. از سوی دیگر، اولیور معتقد است که دارا بیش از اندازه غر میزند و این باعث می شود که او انگیزه لازم را برای اینکه کار بیشتری بکند، نداشته باشد.

وقتی به صحبتهای آنها در این زمینه گوش میدهم، با کمال تأسف به همکارم می گویم که شادی و خوشبختی این زن و شوهر به تدریج کاهش خواهد یافت. چهار سال بعد، این زن و شوهر به من اطلاع دادند که در شرف طلاق هستند. با آنکه هنوز با هم زندگی می کردند، اما رابطه سردی میان آنها حاکم بود.
 

نشانه های طلاق

من نه به این دلیل که این زن و شوهر با هم مشاجره کردند پیش بینی کردم که کارشان به متارکه می کشد. به هر صورت، خود من از آنها خواسته بودم که با هم مشاجره کنند. وجود خشم میان زن و شوهر علتی برای طلاق نیست. سایر زوجهای به تازگی ازدواج کرده در آزمایشگاه ما به مراتب بیشتر و تندتر از دارا و الیور مشاجره می کنند، با این حال من پیش بینی می کنم که بسیاری از آنها زندگی زناشویی پابرجایی خواهند داشت و این اتفاق هم می افتد. من تحت تأثیر طرز مشاجره آنها پیش بینی کردم که با هم متارکه می کنند.
 

نشانه اول: شروع خشونت بار

 نشانه بارز اینکه این صحبت (و این ازدواج) به خوبی برگزار نخواهد شد، طرز شروع آن است. دارا بلافاصله لحن منفی و تهمت آمیزی پیش می گیرد، و وقتی اولیور موضوع کار در خانه را پیش می کشد، دارا با طعنه با او برخورد می کند. اولیور سعی میکند با گفتن یک لطیفه از شدت مسئله بکاهد، اما دارا همچنان با صورت اخم کرده باقی می ماند. زن و شوهر با هم صحبت می کنند و می کوشند راه حلی پیدا کنند که اولیور سهم بیشتری از کارهای خانه را متقبل شود. بعد دارا می گوید: «دوست دارم این مسئله فیصله پیدا کند، اما به نظر می رسد که این اتفاق نمی افتد، سعی کرده ام فهرستی از کارهای خانه تهیه کنم، اما بی فایده بوده است. بعد به تو گفتم که خودت این کار را بکن، یک ماه است که از پیشنهاد من می گذرد و تو کاری صورت نداده ای.» حالا دارا، اولیور را سرزنش و نکوهش می کند. در واقع، با این کار می گوید که موضوع بر سر کارهای خانه نیست، موضوع بر سر خود اوست.

وقتی بحثی به این شکل ادامه پیدا میکند، شروع خشونت بار می گیرد، با آنکه دارا با اولیور به لحنی آرام و ملایم حرف می زند، کلماتش بار منفی دارند. بعد از آنکه یک دقیقه ای به صحبتهای آنها گوش می دهم، برایم هرگز عجیب توست اگر در پایان وقت آنها مسئله شان حل نشده باقی بماند. بررسی های ما نشان می دهد اگر گفت و گو شروع تند و خشونت بار داشته باشد، سرانجام به رغم همه تلاش هایی که می شود، نتیجه مطلوب به دست نمی آید. در این زمینه آمار بسیار روشنگر است تا ۹۶ درصد می توان با مراجعه به سه دقیقه اول گفتگو نتیجه آن را پیش بینی کرد. شروع توأم با خشونت کارتان را به شکست می کشاند. از این رو، اگر این گونه شروع کنید، بحث و گفت و گویتان به نتیجه مطلوب نمی رسد.
 

نشانه دوم: چهار اسب سوار

 شروع توأم با خشونت دارا زنگ خطری را به صدا در می آورد مبنی بر اینکه اولیور با دشواری جدی روبه رو هستند. حالا وقتی بحث ادامه پیدا می کند، من همچنان مترصد یافتن جنبههای منفی باقی می مانم. برخی از جنبه های منفی، می توانند یک رابطه را متلاشی کنند. من اسم آنها را چهار سوار اپوکالیپس گذاشته ام. این چهار سوار با نظم زیر وارد معرکه میشوند: انتقاد، اهانت، حال تدافعی و کارشکنی.
 

اسب سوار شماره ۱: انتقاد

همیشه در ارتباط با کسی که با او زندگی می کنید گِله هایی دارید، اما میان گله و انتقاد تفاوت بارزی وجود دارد. شکایت و گله تنها اقدام خاصی را که همسرتان به اشتباه انجام داده، مورد خطاب قرار می دهد. اما انتقاد فراگیرتر است. در واقع، در شرایط انتقاد، خود همسرتان یا شخصیت او را زیر سؤال می برید. «از اینکه دیشب آشپزخانه را جارو نزدی، ناراحتم. ما با هم توافق کردیم که به نوبت این کار را بکنیم.» این یک شکایت است. اما «چرا این قدر فراموشکار هستی؟ من از اینکه باید به جای تو آشپزخانه را جارو کنم، متنفرم. تو آدم بی توجهی هستی.» یک انتقاد است. به عبارت دیگر، گله و شکایت رفتار خاصی را مورد هدف قرار می دهد، اما انتقاد به خود شخص و شخصیت او حمله میکند.
 

اغلب اوقات، شروع خشونت آمیز با عبارت انتقادی شروع می شود. به نمونه ای دیگر در این مورد نگاه کنید:
 

شکایت: «اتومبیل بنزین ندارد. چرا تو که گفتی بنزین می زنی این کار را نکردی؟»

انتقاد: «چرا حرفی که می زنی یادت نمی ماند؟ هزار بار به تو گفتم بنزین بزن و تو این کار را نمیکنی.»
 

اسب سوار شماره ۲: اهانت

طعنه زدن نوعی اهانت است. بدزبانی، مسخره کردن و مشرب خوش خصمانه هم به شکلی اهانت به شمار می آیند. اهانت یک رابطه را تخریب می کند. زیرا نفرت را می رساند، اگر همسرتان احساس کند که از او متنفرید، بدانید که هیچ مسئله ای حل و فصل نمیشود.

زوجهایی که به یکدیگر اهانت میکنند، در مقایسه با دیگران بیشتر ازبیماریهای عفونی مانند سرماخوردگی و آنفولانزا رنج می برند.

اهانت تحت تأثیر اندیشه های منفی بلندمدت درباره شریک زندگی صورت خارجی پیدا میکند. اگر اختلافات شما فیصله پیدا نکند، به احتمال زیادتری به این اندیشه های منفی می رسید.
 

اسب سوار شماره ۳: حالت تدافعی

 رفتار تدافعی در واقع راهی برای سرزنش کردن شریک زندگی است. شما در واقع میگویید: «من مشکلی ندارم، این تو هستی که مشکل داری». حالت تدافعی بر شدت اختلاف نظر می افزاید و به همین دلیل است که تا این حد مخرب است. وقتی سینتیا به پیتر میگوید که شستن اتومبیل برایش دشوار است، او در جوابش نمیگوید: «خوب حالا فهمیدم.» او توجیه و بهانه زنش را نادیده می انگارد. حتى تصدیق هم نمی کند که در این زمینه حرفی شنیده است. به جای آن، به او می گوید
 

که چقدر به خوبی از اتومبیلش مراقبت میکند و بعد به لوس بودن زنش اشاره می کند. سینتیا امکان پیروزی ندارد. ازدواج آنها هم امکان پیروزی ندارد.
 

انتقاد، اهانت و حالت تدافعی معمولا همیشه بانظم و ترتیب خاص یک زندگی زناشویی را مورد تاخت و تاز قرار نمی دهند، بلکه بیشتر به یک مسابقه امدادی شباهت دارند، زن و شوهر یکی پس از دیگری یکدیگر را مورد تهاجم قرار میدهند، مگر آنکه آنها راهی برای توقف این کار پیدا کنند.
 

اسب سوار شماره ۴: کارشکنی

 در ازدواج های از نوع دارا و اولیور که بحث شروع تند و خشونت آمیز دارد و انتقاد و اهانت به تدافع کشیده می شود و بعد اهانت بیشتر و انتقاد بیشتر منجر می شود، سرانجام نوبت به مرحله کارشکنی از سوی یکی از شرکای زندگی میرسد.

به شوهری فکر کنید که از سر کارش به منزل می آید و با انتقادهای فراوان زنش روبه رو میگردد. او خودش را پشت روزنامه پنهان می کند. هر چه بیشتر سکوت میکند، زنش بیشتر فریاد میکشد. سرانجام، شوهر از روی صندلی بلند می شود و از اتاق بیرون میرود. او به جای اینکه به زنش جواب دهد، خودش را درگیر نمیکند. او با بی اعتنایی به زنش میخواهد از درگیری اجتناب کند، اما با این کار از ازدواجش اجتناب می کند. او سنگ اندازی می کند. با آنکه هم زن و هم شوهر ممکن است سنگ اندازی کنند، این رفتار در مردها بیشتر مشاهده می شود.

در جریان صحبت میان دو شخص، گوش دهنده سرنخهای متعددی به صحبت کننده می دهد تا بگوید به صحبتهای او گوش میدهد. ممکن است از برقراری تماس چشمی استفاده کند، سرش را به علامت تأیید تکان بدهد، حرف های تأیید آمیز بزند - «بله!»، «آها!»، اما کسی که کارشکنی میکند این نشانه ها را عرضه نمی کند. بدون اینکه حرفی بزند سرش را پایین می اندازد و واکنش نشان نمی دهد. مانند دیوار سنگی سر جای خودش می نشیند. طوری رفتار می کند که صحبتهایی که می شنود ابدأ برای او مهم نیست.

در مقایسه با سه اسب سوار قبلی، این یکی در مراحل بعدی ازدواج چهره می نماید. به همین دلیل است که این حالت را در میان زوج های به تازگی ازدواج کرده کمتر می بینیم. مدتی طول میکشد که جنبه های منفی ناشی از سه حالت اول موقعیت را برای کارشکنی هموار سازد. در این زمینه به گفت و گوی ماک و ریتا توجه کنید. آنها در باره رفتار یکدیگر در مهمانی با هم حرف میزنند.

منبع : کتاب «هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج» نوشته جان گاتمن و نان سیلور
ترجمه : مهدی قراچه داغی

بیشتر بخوانید :
چگونه می توان طلاق را پیش بینی کرد؟
آیا سرانجام یک ازدواج قابل پیش بینی است؟
مساله طلاق، علل و عوامل